خسته شدم میدونی؟
خسته شدم از اینکه یک روز هستی یک روزم نیستی
خسته شدم ازینکه میگی مال منی اما یک لحضه هم بیادم نیستی
خسته شدم از اینکه هر وقت پیش منی گریونی
خسته شدم از حرفای دروغ و دورنگی
خستم خسته از همه حتی تو دنیام
اون توبودی؟........
که روزی صدبار واسم میمرد
که اگه نبودم غصه میخورد
قصه عشقمو به رویاهات بردی
روز صدبار قسم میخوردی
که نباشی من بی تو مردم
عشق تورو به رویاهام بردم
بعد از این همه دوری بعد از اینهمه صبوری
تومیگی به من هیچ حسی نداری
چطور روت میشه بگی دوسمنداری چطور دلت میاد تنهام بزاری
چشام خیس از اشک دلم پر از غم
بخاطره یه خاطره که وجودمو سوزونده
دلم دل تنگه میخاد برگرده
اما راهی نمونده باید بی اون بمونه
میترسم اسیر یک هوس بشه مثل قناری تو قفس بشه
گریه کردم داغ دیدم تورو باغریبه دیدم
منکه از دنیام بریدم دل به دنیای تو دادم
منکه تو خوابو تو رویا باتو زندگی میکردم نمیدونم اخه چرا باید از دستت بدم
دیگه وقتی نیستم خوب فکر کن چشاتو ببندو بازم حسم کن
ببین چقدر خوب بودم واسه تو ببین بودم فقط مال تو
حرفام تلخه .سخته باورش دیگه نمیخام باشم باتو تا اخرش
دیگه لمس نمیکنم دستاتو دیگه باور نمیکنم حرفاتو
دیگه خستم از باتو بودن برو که همه حر فات درو غن
عاشق شدم دوباره دل واسه اون بیقراره
اما اون به من حسی نداره همش واسم بهونه میاره
میگه از من بیضاره میگه یکی دیگرو داره
میگم بیا بمون کنارم ای ستاره گل عشقم بی تو رنگی نداره
وجود من پر از غمه/پر از حسای مبهمه/دیگه بسه قصه/میرم تا جدایی برسه
خواب دیدم تورو تو رویا دیدم به خودم گفتم ای وای به عشقم رسیدم
خواب دیدم که منو تو تو اوج ابرا میریم خواب دیدم که جز هم دست هیچکی رو نمیگیریم
این خوا یک رویای شیرینه این قصه 1عشق دیرینه
همه میگن ما پسرا احساس نداریم همه میگن پا رو قلبا میذاریم
همه میگن ما عاطفه نداریم میگن که ما عابروی عشقو بردیم
اما ما احساسو از شما بهتر میدونیم ما اگه باکسی موندم تنهاش نمیذاریم
اگه کسی از عشقمون بد بگه ساکت نمیمونیم اگه کسی بخواد اونو از ما بگیره تا پای مر گ میریم
حالا ما بدیم؟
یاشما
چشاتو ببند ی نگاه به من کن یه نگاه به چشای بارونیم کن
نگاه کن ببین از دوریت چه حالی دارم نگاه کن چند روز ندیدمت بی قرارم
شنیدم داری همسفره یکی میشی دیدم که داری از من سیر میشی
باشه برو خوش باش خداحافظ تقصیر خودمه از تو شدم غافل
.: Weblog Themes By Pichak :.